گزارش خطا در معنی کلمه 'scholar'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: اهل‌ تتبع‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: محقق

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ادیب

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: دانش‌ پژوه‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: دانشجوی بورسیه

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: شاگر

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: بورسیه

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: دانش‌پژوه

شبکه مترجمین ایران

9 عمومی:: دانشور

شبکه مترجمین ایران

10 عمومی:: ادیب‌

شبکه مترجمین ایران

11 عمومی:: محقق‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. brilliant, distinguished, eminent, famous, great, leading, outstanding | visiting | biblical, classical, French, history, literary, etc.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun professor: He is a scholar at this university.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :