گزارش خطا در معنی کلمه 'seep'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تراوش‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: از میان‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: رسوخ‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: چكه‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: تراوش‌ ط‌بیعی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. gradually, slowly | away, out, through The power had gradually seeped away. VERB + SEEP begin to PREP. from Blood was seeping slowly from the wound. | into, out of Water was seeping out of the tank. | through The damp seeped through her thin shoes.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :