گزارش خطا در معنی کلمه 'selective'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: برگزیده‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: گزینشی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مبنی‌ بر

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: انتخاب‌ كننده‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: انتخابی‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: گزیده‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: گزیننده‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: بهگزین‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be ADV. extremely, highly, very | increasingly | fairly, quite, rather | necessarily The list provided here is necessarily selective. | notoriously The human memory is notoriously selective. | socially the socially selective nature of population changes PREP. about He is quite selective about what he studies. | in Most of the girls are extremely selective in their choice of boyfriends.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :