گزارش خطا در معنی کلمه 'Accustom'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: معتاد ساختن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: اشنا شدن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: اشنا كردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: عادت‌ دادن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: accustom yourself to sth [ R ] to make yourself familiar with new conditions • It'll take time for me to accustom myself to the changes.

Cambridge-Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :