گزارش خطا در معنی کلمه 'separable'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تفكیك‌ پذیر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: قابل‌ تفكیك‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: جدا شدنی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: مجزا

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: جدا كردنی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be ADV. easily, readily Church and State were not easily separable in this period. | completely PREP. from The two things were never identical, but never separable from each other.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :