گزارش خطا در معنی کلمه 'sermon'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: گفتار

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: وابسته‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: اندرز

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: موعظ‌ه‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: وعظ‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: خط‌به‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: خط‌ابه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun message: The Pastor delivered a sermon on sin.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. lengthy, long | short VERB + SERMON deliver, give, preach PREP. during/in a/the ~ He fell asleep during the sermon. | ~ against He gave a long sermon against abortion. | ~ on She preached a sermon on forgiveness.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :