گزارش خطا در معنی کلمه 'set apart'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Reserve for a specific use, as in One group of tissue samples was set apart for incubation. [c. 1600] 1. 2. Make noticeable, as in Certain traits set her apart from her peers. [Late 1400s]

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :