فارسی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
english
1
general::
adj. VERBS be, feel, seem | get ADV. very | fairly, quite She seems fairly settled in her new job already. | comfortably, happily He is happily settled with third wife Gladys and their two children.
Oxford Collocations Dictionary