گزارش خطا در معنی کلمه 'sewage'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پس‌ اب‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: گنداب‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: هرز اب‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: اگو

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: فاضلاب

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: فاضلاب‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun liquid and solid waste carried off: In the old days sewage flowed down the streets.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. raw, untreated | treated VERB + SEWAGE dump, pump In some parts of the country raw sewage is pumped straight in the sea. | treat Sewage should be treated in a proper disposal system. SEWAGE + NOUN farm, plant, works | disposal, treatment | discharge, effluent, sludge | pollution

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :