گزارش خطا در معنی کلمه 'sewing'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: حاشیه‌ دوزی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: دوزندگی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: دوختن‌ پارچه‌ لباسی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. hand VERB + SEWING do I haven't done any sewing for ages. | take in She took in sewing to supplement her income. SEWING + NOUN basket, kit | needle, thread | machine | machinist

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :