گزارش خطا در معنی کلمه 'shark'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: متقلب‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: گوش‌ بری‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: کوسه

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: گوش‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: (ج‌ش‌)سگ‌ دریایی‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: كوسه‌ ماهی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. killer, man-eating SHARK + VERB attack sb, maul sb SHARK + NOUN attack | fishing PHRASES shark-infested The boat went down in shark-infested waters off the coast of South Africa.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun type of fish: The shark killed many of the swimmers.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :