گزارش خطا در معنی کلمه 'shoelace'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بند كفش‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. undone | loose QUANT. pair VERB + SHOELACE do up, tie | undo, untie | retie SHOELACE + VERB come undoneCLOTHES

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :