گزارش خطا در معنی کلمه 'sibling'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: هم‌ نیا

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: هم‌ نژاد

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: برادر یا خواهر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. elder/older, younger The younger children were badly treated by older siblings. SIBLING + NOUN rivalry PREP. among/between ~s poor relationships between siblings

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :