گزارش خطا در معنی کلمه 'sideline'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: از بازی‌ یا معركه‌ خارج‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: خط‌وط‌ ط‌رفین‌ میدان‌ بازی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. lucrative, nice (little), profitable, useful He decided to turn his hobby into a lucrative sideline. VERB + SIDELINE have | develop PREP. ~ for Cider making was a sideline for many farmers. | ~ in She is developing a nice little sideline in childminding for friends. | ~ to The restaurant started out as a sideline to his main business.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :