گزارش خطا در معنی کلمه 'sincere'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بی‌ ریا

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: صادق‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مخلص‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: صمیمی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: راست‌ نما

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. genuine: It was a sincere compliment.

Simple Definitions

2 general::   adj. VERBS be, look, seem, sound ADV. deeply, really, very the warm, deeply sincere note in her voice | completely, entirely, perfectly, quite, utterly, wholly | enough Her protests seemed sincere enough. PREP. about his refusal to be sincere about his feelings | in Have they been sincere in their efforts to resolve the crisis?

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :