گزارش خطا در معنی کلمه 'singer'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: اواز خوان‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: خواننده‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: سراینده‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: نغمه‌ سرا

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. accomplished, fine, good, great, talented | chart-topping, famous, popular, well-known | amateur, professional | backing, lead an interview with the band's lead singer | blues, carol, country (and western), folk, gospel, jazz, opera, pop, rock, soul | cabaret, nightclub, pub SINGER + VERB perform sth Singers took turns to perform songs they had written.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :