گزارش خطا در معنی کلمه 'sinister'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: كج‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بدخواه‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: فاسد

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: بدیمن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: گمراه‌ كننده‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: خط‌ا

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: نادرست‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, look, seem, sound | find sth ADV. downright, extremely, really, very | almost | faintly, rather, slightly, somewhat, vaguely I found his silence rather sinister. | somehow

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: adj. suggesting or threatening evil: The old man had a sinister smile.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :