گزارش خطا در معنی کلمه 'sit on ass'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Phrase(s): sit on one’s ass Inf. to sit idle; to sit around doing nothing. (Use ass with discretion.) • Don’t just sit on your ass! Get busy! • He just sat on his ass, watching what was going on.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :