گزارش خطا در معنی کلمه 'skeleton'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: اسكلت‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: اسکلت

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ط‌رح‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: ساختمان‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: كالبد

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: استخوان‌ بندی‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: شالوده‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun structure of bones and cartilage: Nothing was left but the skeleton.

Simple Definitions

2 general:: noun bones: Only the skeleton remained.

Simple Definitions

3 general::   noun ADJ. dinosaur, fish, human, mammal/mammalian, etc. | external, internal VERB + SKELETON form

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :