گزارش خطا در معنی کلمه 'slight'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مقدار ناچیز

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ناچیز شماری‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: شخص‌ بی‌ اهمیت‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. meager: He had only a slight chance of success. adj. insignificant: She made a slight miscalculation.

Simple Definitions

2 general:: see IN THE LEAST (SLIGHTEST).

American Heritage Idioms

3 general::   adj. very small in degree VERBS appear, be, seem ADV. extremely, very | comparatively, fairly, quite, rather, relatively thin and delicate VERBS be, look She looked very slight, almost fragile. ADV. very | physically

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :