گزارش خطا در معنی کلمه 'smart'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: باهوش

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: باهوش‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: زیرك‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: زرنگ‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: تیر كشیدن‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: زرنگ

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: ناتو

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: جلوه‌ گر

شبکه مترجمین ایران

9 عمومی:: شیك‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. clever: He was a smart shopper. adj. impudent: He was acting smart. adj. bright: He was a smart young man.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :