گزارش خطا در معنی کلمه 'snarl'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: گرفتاری‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: شوریدگی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تله‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: كمند

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: بغرنجی‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: گوریدگی‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: گره‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. savagely, viciously He snarled savagely at her. | almost PREP. at A guard dog snarled at us as we walked by.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :