گزارش خطا در معنی کلمه 'sneer'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: استهزاء

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: پوزخند

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: پوزخند زدن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: نیشخند

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: تمسخر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun smirk: His face turned to a sneer as he spoke.

Simple Definitions

2 general:: verb taunted: He sneered at the amount of money.

Simple Definitions

3 general::   noun ADJ. arrogant | faint, slight VERB + SNEER give He gave an arrogant sneer. | hide PREP. with a ~ | ~ at The prime minister resisted a sneer at his opponent's misfortune. PHRASES curl/twist your lips into a sneer, a sneer in your voice

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :