گزارش خطا در معنی کلمه 'snippet'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: خرده‌ ریز

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ریز

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: چیز كوچك‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: پارچه‌ سرقیچی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. little | interesting He passed on any interesting snippets of information he could glean from his colleagues. VERB + SNIPPET gather, glean | give, pass on PREP. ~ from The article gave a few snippets from her forthcoming memoirs. | ~ of a snippet of conversation

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :