گزارش خطا در معنی کلمه 'snub'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پهن‌ وكوتاه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: منع‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: سرزنش‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: كلفت‌ وكوتاه‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: جلوگیری‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. deliberate VERB + SNUB deliver sb He took the opportunity to deliver us another snub. | receive PREP. as a ~ | ~ for/to His cancellation of the concert was seen as a deliberate snub to the organizers.

Oxford Collocations Dictionary

2 general::   verb ADV. deliberately | publicly | rudely PHRASES feel snubbed He was not invited to the party, and felt snubbed.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :