گزارش خطا در معنی کلمه 'soprano'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ششدانگ‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: صدای‌ بلند

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: (مو) صدای‌ زیر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. first, principal, second | boy, female, male | coloratura, lyric, operatic | clear, pure VERB + SOPRANO sing She has sung soprano in many major operas. SOPRANO + NOUN voice She has a natural, clear soprano voice. | part The soprano part in this opera is very demanding PREP. in a ~ She sings in an exceptionally pure soprano.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :