گزارش خطا در معنی کلمه 'specific'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مشخص‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: معین‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مخصوص‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: بخصوص‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: ویژه‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: خاص‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: اخص‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: مشخص

شبکه مترجمین ایران

9 روان شناسی و مشاوره:: ویژه

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be Can you be a little more specific in your instructions? ADV. highly, very issuing a highly specific set of instructions | quite | fairly, rather PREP. about She was quite specific about the type she wanted.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: adj. certain: He wanted a specific type of car. adj. exact: He was specific about what he wanted.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :