گزارش خطا در معنی کلمه 'spectre'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: (specter) شبح‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: روح‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تخیل‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: هم‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: خیال‌ وفكر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. terrible | old | constant VERB + SPECTRE evoke, raise Wall Street's collapse raised spectres of the 1987 stock market crash. | banish SPECTRE + VERB hang over sb/sth, haunt sb/sth, hover over sb/sth, loom (over sb/sth) PREP. ~ of The terrible spectre of civil war hung over the country once again.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :