گزارش خطا در معنی کلمه 'speed limit'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: حداكثر سرعت‌ مجز در جاده‌ ها وغیره‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: سرعت‌ مجاز

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. high, low | legal VERB + SPEED LIMIT keep to/within | break, exceed Motorists can be fined on the spot for exceeding speed limits. | set | raise | reduce PREP. over the ~ He was driving over the 60 mph speed limit. | below/under the ~, within the ~ You have to come down that hill in a low gear to keep within the speed limit.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :