گزارش خطا در معنی کلمه 'sponge'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ط‌فیلی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ابر حمام‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: انگل‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: اسفنج‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: با اسفنج‌ پاك‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. damp/dampened, wet | bath VERB + SPONGE squeeze (out) SPONGE + VERB fill with sth, soak sth up This sponge doesn't soak up water very well. PREP. with a/the ~ Wipe the surface with a damp sponge.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: In addition to the idiom beginning with SPONGE, Also see THROW IN THE SPONGE.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :