گزارش خطا در معنی کلمه 'sprout'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: جوانه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: جوانه‌ زدن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: شاخه‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: سبز شدن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb to begin to grow, give off buds: The plant soon began to sprout.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :