گزارش خطا در معنی کلمه 'squint'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: دوبینی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: لوچ‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: چپ‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: لوچ‌ بودن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: احولی‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: لوچی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. bad | slight VERB + SQUINT have | correct A squint can sometimes be corrected by an eyepatch. SQUINT + NOUN surgery

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :