گزارش خطا در معنی کلمه 'stadium'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ورزشگاه

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: دوره‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مرحله‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: میدان‌ ورزش‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: ورزشگاه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. packed | all-seater | indoor | sports | Olympic | baseball, football, greyhound VERB + STADIUM fill, pack (into) Thousands packed into the stadium to watch the final. PREP. at a/the ~

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun sports palace: We went to the Olympic stadium.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :