گزارش خطا در معنی کلمه 'staggered'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: متباعد

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, look ADV. absolutely, quite PREP. at I was staggered at her rudeness. | by He looked quite staggered by the news.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :