گزارش خطا در معنی کلمه 'stand in'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: عوض‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: قرب‌ ومنزلت‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: جانشین‌ هنرپیشه‌ شدن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): stand in (for someone) to substitute for someone; to serve in someone’s place. • The famous opera singer was ill, and an inexperienced singer had to stand in for her. • The new singer was grateful for the opportunity to stand in.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :