گزارش خطا در معنی کلمه 'blockage'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: سده

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: انسداد

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: گیر

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: گرفتگی

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. complete, total | partial VERB + BLOCKAGE cause, create | prevent | clear, remove They used chemicals to clear the blockage.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :