گزارش خطا در معنی کلمه 'staple'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ستون‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: چهارپایه‌ تخت‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تیر

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: گیره‌ كاغذ

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: رزه‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: عمود

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun U-shaped wire loop used to hold paper: The papers were held together with a staple. noun main raw material for a region: In China rice is one of the staple foods.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :