گزارش خطا در معنی کلمه 'stench'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: گند

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بوی‌ زننده‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تعفن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: دود یا بوی‌ قوی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. overpowering, powerful | unmistakable | appalling, foul, nauseating, sickening, terrible, unpleasant | acrid, fetid, putrid STENCH + VERB fill sth The air was filled with the overpowering stench of decomposing vegetation.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :