گزارش خطا در معنی کلمه 'steward'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پیشكار

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ناظر

واژگان شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: نماینده مباشر

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: مباشر

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: وكیل‌ خرج‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: مباشرت‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: کارپرداز

واژگان شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: ناظ‌ر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun male attendant: He was a steward on the boat.

Simple Definitions

2 general:: noun an attendant on a ship or plane: The steward took us to our cabin on the ship.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :