گزارش خطا در معنی کلمه 'stick around'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بانتظ‌ار چیزی‌ بودن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تاخیر كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: درنگ‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): stick around [for a person] to remain in a place. • The kids stuck around for a time after the party was over. • Oh, Ann. Please stick around for a while. I want to talk to you later.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

2 general:: Remain, linger, as in I hope you'll stick around till the end. This idiom uses stick in the sense of "stay." [Colloquial; early 1900s]

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :