گزارش خطا در معنی کلمه 'sting'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: گزیدن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تیر كشیدن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: نیش‌ زدن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: نیش‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: زخم‌ نیش‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: سوزش‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: خلش‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: دم گیر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb puncture: The bee will sting if irritated. noun pain: The sting from the needle hurt.

Simple Definitions

2 general:: see TAKE THE STING OUT OF.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :