گزارش خطا در معنی کلمه 'stint'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: از روی‌ لئامت‌ دادن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مضایقه‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: كم‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: محدود كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. long | brief VERB + STINT do He's doing a brief stint at the World Bank in Washington. | start | finish PREP. during a/the ~ She met her husband during her stint at the London office.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :