گزارش خطا در معنی کلمه 'stockbroker'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: دلال‌ سهام‌ شركتها

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. large | leading | private client | City VERB + STOCKBROKER consult PREP. through a ~ The bonds were sold through a stockbroker. PHRASES a firm of stockbrokersJOB

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :