گزارش خطا در معنی کلمه 'stopover'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: در وسط‌ راه‌ ایستادن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: توقفگاه‌ بین‌ راه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. brief VERB + STOPOVER have PREP. at a/the ~ We had our tickets checked at each stopover. | during a/the ~ During our two-day stopover in Bangkok we saw most of the sights.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :