گزارش خطا در معنی کلمه 'stow'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پركردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: خوب‌ جا دادن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مخفی‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: تنگ‌ هم‌ چیدن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. carefully, neatly, safely | away PREP. in The luggage was now safely stowed away in the back of the truck.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :