گزارش خطا در معنی کلمه 'straightaway'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: فورا

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: یكراست‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بلادرنگ‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: رك‌ و بی‌ پرده‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): straightaway [and] straight off right away; immediately, without thinking or considering. • We’ll have to depart straight off. • Straightaway I knew something was wrong.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :