گزارش خطا در معنی کلمه 'stub'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 کشاورزی:: قسمت رویی ساق پا یا انگشتان پا برروی ماکیان (بدون پر)(؟)

اصطلاحات پیشنهادی دکتر حسن مهربانی یگانه

2 عمومی:: ریشه‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ته‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: كنده‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: ته‌ سوش‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: ته‌چك‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: ته‌بلیط‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: ته‌ سیگار

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: stub sth out [ M ] to stop a cigarette from burning by pressing the burning end against a hard surface

Cambridge-Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :