گزارش خطا در معنی کلمه 'stutter'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بالكنت‌ حرف‌ زدن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: لكنت‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: لكنت‌ داشتن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb to speak with spasmodic repetition of sounds: Excitement would often cause him to stutter.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. bad | slight | occasional VERB + STUTTER have, speak with He spoke with a stutter, which got worse when he was angry.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :