گزارش خطا در معنی کلمه 'subsist'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: زیست‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: گذران‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ماندن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb to maintain life; live: We had to subsist on one meal a day.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :