گزارش خطا در معنی کلمه 'sue'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تقاضا كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تعقیب‌ قانونی‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: دعوی‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. successfully | unsuccessfully VERB + SUE be able to, be entitled to, have the right to | threaten to PREP. for He threatened to sue the company for negligence. | over The water authority was successfully sued over his illness.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: verb petition court for redress: We shall sue them for damages.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :